خبرنگار سرویس جهان مشرق برای بررسی ابعاد اعتراضات به ترامپ، احتمال مطرحشده وقوع یک انقلاب رنگی در کشور طراح انقلابهای رنگی، آینده خاورمیانه در دوران ترامپ و همینطور سرنوشت توافق هستهای با روی کار آمدن رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا، با «اسکات ریکارد» مقام سابق نظامی و امنیتی این کشور گفتوگو کرده است.
ریکارد که پیشتر برای نیروی هوایی آمریکا، «آژانس امنیت ملی» (NSA) و «اداره اطلاعات ملی» (DNI) مأموریتهایی از جمله جمعآوری اطلاعات را انجام داده است، در ابتدای مصاحبه ضمن اظهار تأسف از حمایت مالی، تسلیحاتی و لجستیک کشورش از صدام در جنگ عراق علیه ایران، میگوید تاریخ تعرض آمریکا به کشورهای مستقل دیگر موجب شرمساری اوست. آنچه در ادامه میآید، متن مصاحبه مشرق با این مقام سابق اطلاعاتی و کارشناس آمریکایی مسائل بینالمللی است
از دیدگاه ناظران خارج از آمریکا، شاید اعتراضات در این کشور علیه ترامپ و حمایتهای مردمی از او به یک اندازه باشند. آیا ترامپ واقعاً یک رئیسجمهور متفاوت برای آمریکا خواهد بود؟ آیا واقعاً یک «خودی» جزو بدنه نظام حاکم بر آمریکا نیست؟
درباره اعتراضات باید بگویم که طبق سنت سیاسی در آمریکا، وقتی حزب رقیبِ رئیسجمهور در انتخابات شکست میخورد، چه حزب دموکرات باشد و چه جمهوریخواه، دست به اعتراض میزند. بنابراین آنچه در آمریکا دارد رخ میدهد کاملاً طبیعی است.
همزمان با قسم یاد کردن ترامپ به عنوان رئیسجمهور، بسیاری از مردم آمریکا شعار میدادند: «ترامپ رئیسجمهور من نیست»
درباره اینکه آیا ترامپ جزو بدنه نظام است یا نه، از منظر سیاسی، ترامپ هیچگاه یک «سیاستمدار» نبوده است، اما همیشه در رشوه دادن به سیاستمداران، حمایت از آنها و همکاری نزدیک با آنها برای پیشبرد پروژههای خود دست داشته است. به عنوان مثال، ترامپ همیشه با بانکداران و حتی جرائم سازمانیافته در آمریکا ارتباط داشته است. بنابراین او شخصی است که همیشه به نظام سنتی حاکم بر آمریکا دسترسی داشته است.
بر این اساس، من نه تنها ترامپ را فردی خارج از بدنه حاکم بر آمریکا نمیدانم، بلکه او را یک خودی تمامعیار میدانم. این واقعیت به خوبی در هویت افرادی که ترامپ به عنوان اعضای کابینه خود انتخاب کرده و سیاستهایی که تا کنون اتخاذ نموده، تجلی پیدا کرده است. نگاهی به اقدامات ترامپ به خوبی نشان میدهد که وی دسترسی کامل به افراد خودی در نظام حاکم بر آمریکا دارد. البته ترامپ از برخی جنبهها میتواند رئیسجمهور متفاوتی برای آمریکا باشد. یکی از مهمترین این جنبهها این است که ترامپ شخصیتی دَمدمی و عجول دارد. از این نظر، ترامپ مانند هیچیک از رئیسجمهورهای قبلی نخواهد بود که تا کنون در آمریکا دیدهایم.
آیا اعتراضات علیه ترامپ بعد از مراسم تحلیف افزایش خواهد داشت یا فروکش میکند؟
اعتراضات در آمریکا معمولاً توسط افرادی حمایت میشوند که با جنگ یا بانکدارها مخالف هستند. در دولت ترامپ، حزب دموکرات، دموکراتهای ترقیطلب و حزب سبز هم در کنار بسیاری از جنبشهای ضدجنگ دست به اعتراض خواهند زد. بنابراین این اعتراضات احتمالاً شدت خواهد گرفت و فعالانهتر پیگیری میشوند.
متأسفانه بسیاری از ترقیطلبها در دوره ریاستجمهوری اوباما نسبت به ماهیت فوقالعاده تهاجمی [و جنگافروزانه] دولت او دچار دوگانگی و تشتت شدند. با این وجود، من تصور نمیکنم در صورتی که، یا وقتی، ترامپ همین ماهیت تهاجمی و نظامیِ سیاست خارجی آمریکا را ادامه دهد، این دوگانگی درباره دولت او هم وجود داشته باشد.
«[ترامپ] رئیسجمهور من نیست»؛ اعتراضات علیه ترامپ در آینده ادامه پیدا خواهد کرد و احتمالاً تشدید خواهد شد
بنابراین من فکر میکنم شاهد تظاهراتهای ضدجنگ بیشتری در دوره ترامپ خواهیم بود و اعتراضات اولیه به ریاستجمهوری ترامپ هم بیسابقه خواهد بود. همانطور که در روز تحلیف تظاهرات برگزار شد، بعد از آن هم نوع جدیدی از اعتراضات گسترده را شاهد خواهیم بود. البته این اعتراضات اولیه، حداقل تأثیرگذاری را خواهد داشت، اما امیدواریم با گذر زمان حجم آنها افزایش پیدا کند و به ابعاد دهه 1960 برسد تا بتوانیم به نوعی تغییر در آمریکا دست پیدا کنیم.
آیا اعتراضات علیه ترامپ مردمی هستند یا توسط اشخاص و گروههای سیاسی «مهندسی» شدهاند؟ صحبتهایی درباره وقوع یک انقلاب رنگی در خود آمریکا وجود دارد. آیا اعتراضات میتواند منجر به نوعی انقلاب رنگی یا حادثهای با این ابعاد در آمریکا شود؟
قطعاً بخشی از این اعتراضات، مردمی هستند. ماهیت اعتراضات حزب دموکرات علیه سیاستهای سنتی و محافظهکارانه حزب جمهوریخواه این را اقتضا میکند. به عنوان مثال، جمهوریخواهان با همجنسگرایان مخالف هستند، بنابراین این قشر در آمریکا دست به اعتراض خواهند زد.
در عین حال، من به طور قطع میگویم که قیامهای مهندسیشده هم در آمریکا داریم. به عنوان مثال، جنبش «تسخیر والاستریت» به وضوح توسط «جورج سوروس» [سرمایهدار آمریکایی و پدر انقلابهای رنگی] و سازمان او حمایت میشد. با این حال، سخت است که نام اینها را «انقلاب رنگی» بگذارید.
آمریکا یک کشور بسیار بزرگ و پرجمعیت است. انقلابهای رنگیای که تا کنون در کشورهای کوچک شوروی سابق دیدهایم، ابعاد کوچکی داشتهاند. شکل دادن هر نوع انقلاب رنگی در آمریکا بینهایت دشوار است. با این وجود، من با توجه به ماهیت و کارهای زیربناییای که تا کنون در جامعه آمریکا توسط جنبشهای کوچک و سازمانهای بزرگتر مانند «انجمن سازمانهای مردمی برای اصلاح فوری[1]» [سازمان بزرگ مدنی که سال 1970 تأسیس شد و سال 2010 بر اثر برخی توطئهها به تعطیلی کشانده شد] انجام شده است، گزینه انقلاب رنگی را به کل نادیده نمیگیرم.
جنبش «تسخیر والاستریت» اگرچه در ابتدا مردمی به نظر میرسید، اما نهایتاً مشخص شد جورج سوروس (چپ) از آن حمایت مالی میکرده است
قطعاً فرصت برای حمایت مالی از این سازمانها وجود دارد و با توجه به وضعیت اقتصادی در آمریکا، افراد زیادی هستند که تمایل دارند در این جنبشها حضور داشته باشند. اگر بتوان از این افراد حمایت مالی و آنها را در شهرهای بزرگ آمریکا سازماندهی کرد، شاید یک انقلاب رنگی رخ ندهد، اما یک جنبش اعتراضی بهخوبیمهندسیشده علیه ترامپ میتواند شکل بگیرد. این احتمال بدون هیچ شکی وجود دارد.
مسلماً افرادی که سرمایهگذاری زیادی روی این انتخابات کرده بودند، اما در آن شکست خوردند، دوست دارند قدرت را در آمریکا دوباره به دست بگیرند و بنابراین طی چهار سال آینده تلاش خود را خواهند کرد تا اجازه ندهند ترامپ بیش از یک دوره چهار ساله رئیسجمهور آمریکا باشد. بنابراین احتمال دارد تلاشهای هماهنگی صورت بگیرد که هدف آنها شاید سرنگونی ترامپ نباشد، اما هدفشان اطمینان از این خواهد بود که ریاستجمهوری ترامپ یکدورهای است.
وبسایت change.org یکی از ابزارهای آمریکا برای دخالت نرم در کشورهای دیگر و مقدمهسازی برای اقدامات مانند انقلابهای رنگی است. این وبسایت اخیراً یک عریضه را برای استیضاح و عزل ترامپ به صورت آنلاین آماده کرده است. رسانههای مختلف هم کم و بیش به شکل جدی موضوع استیضاح ترامپ را مطرح کردهاند. چه اندازه احتمال دارد این استیضاح واقعاً انجام شود؟
موضوع دخالت کاملاً قابلباور است. ممکن است بتوان در دولت ترامپ یا سیاستهای او دخالت کرد، اما استیضاح رئیسجمهور در آمریکا کار بسیار دشواری است. البته اگر ترامپ قانونی را نقض کند، ممکن است تلاش برای استیضاح او انجام شود. همچنین به نظر میرسد اتهامات علیه ترامپ مبنی بر همکاری او با نهادهای اطلاعاتی روسیه هم در جهت مقدمهچینی برای چنین استیضاحی باشد.
من معتقدم این اتهامات ساختگی هستند و اهداف سیاسی دارند، و نمیتوانند مسئولیت کاری را که ممکن است کس دیگری انجام داده باشد [دخالت ادعایی روسیه در انتخابات آمریکا] به عهده ترامپ بگذارند. بنابراین ممکن است تلاش کنند ترامپ را استیضاح نمایند، اما این، کار سادهای نیست. به فرض هم که ترامپ را استیضاح کنند، دولت او آسیب خواهد دید، اما بعید است از ریاستجمهوری عزل شود، مگر آنکه ثابت شود او عملی انجام داده که نقض فاحش قانون به حساب میآید.
خودروی ریاستجمهوری آمریکا معروف به «هیولا»؛ اظهارات ترامپ در حمایت از بهبود روابط با روسیه، دستمایه اتهامات عجیب و غریب علیه وی شده است
مواضع ترامپ درباره سیاستهای خارجی با سیاستهایی که آمریکا در حال حاضر در پیش گرفته، تفاوت زیادی دارد. آیا ترامپ میتواند به قولهایی که داده، مانند رابطه نزدیکتر با روسیه و دادن سرنوشت سوریه به دست مردم این کشور عمل کند؟
به عقیده من ترامپ ممکن است بتواند آنچه را که درباره ارتباط با روسیه میگوید عملی کند، چراکه به عنوان رئیسجمهور آمریکا توانایی برقراری روابط بهتر با روسیه را دارد. با این حال، وقتی نگاه میکنیم که ترامپ اطراف خود را با چه افرادی پر کرده است، افرادی مانند «مایکل فلین» [نامزد ترامپ برای مشاور امنیت ملی] و «جیمز متیس» [نامزد ترامپ برای وزارت دفاع]، میبینیم که این افراد منافعی درباره کشورهایی نظیر ایران و کشورهای دیگر در خاورمیانه دارند که با منافع روسیه در تناقض است. همین موجب میشود تا ترامپ نتواند در مواردی مانند سوریه یا حوزههای دیگر خاورمیانه جلو برود.
بهرغم اینها آمریکا در دوره ترامپ ممکن است حمایت از جهادیها، تروریستها و مزدورها در سوریه را متوقف کند. تنها سؤالی که من هنوز منتظرم پاسخش را ببینم این است که دولت جدید آمریکا چه امتیازاتی را در سوریه به «حکومت اقلیم کردستان»، پکک و «یگانهای مدافع خلق» خواهد بخشید، چراکه آمریکا ممکن است از این گروهها به عنوان نیروهای نیابتی خود برای اجرای طرحهایش در سوریه استفاده کند.
من کاملاً مطمئنم سیا با پکک و «یگانهای مدافع خلق» ارتباط بسیار نزدیکی دارد و سرمایهگذاریهای 400 تا 500 میلیون دلاری درباره این گروهها انجام داده است و این سرمایهگذاریها به این سرعت از بین نخواهد رفت. بنابراین ترامپ به این سادگیها نخواهد توانست آنچه را میگوید میخواهد در سوریه پیاده کند، عملی نماید.
مسئلهای که برای ایرانیها خیلی اهمیت دارد، اقداماتی است که ترامپ درباره توافق هستهای انجام خواهد داد. رئیسجمهور آمریکا درباره پاره کردن توافق و گذاشتن آن به مذاکره مجدد صحبت کرده است، اما آنچه ترامپ واقعاً «میتواند» با توافق هستهای انجام دهد چیست؟
خوشبختانه توافق هستهای میان دو کشور نبود، بلکه میان چندین کشور از جمله اعضای 1+5 بود و بعد از امضا هم به تأیید متفقالقول سازمان ملل رسید. این توافق از حمایتهای بینالمللی برخوردار است و اگر ترامپ بخواهد گامی علیه آن بردارد مسیر دشواری خواهد داشت و در عین حال آمریکا را به انزوا خواهد کشید.
«جیمز متیس» (راست) مشهور به «سگ دیوانه» و گزینه پیشنهادی ترامپ برای وزارت دفاع که با 98 رأی از 100 رأی سنا تأیید صلاحیت شد، به نفرت از ایرانیها شهرت دارد
با این وجود، ترامپ به خاطر ارتباط بسیار نزدیکش با نتانیاهو و حزب حامی اسرائیل در آمریکا، احتمال بسیار زیادی دارد که علیه توافق هستهای وارد عمل شود. بنابراین [صهیونیستها] نفوذ بسیار زیادی روی ترامپ دارند و این نفوذ به شدت ضدایرانی است. همین نفوذ ممکن است موجب شود تا ترامپ بخواهد توافق هستهای را به مذاکره مجدد بگذارد با این هدف که نزد لابیهای طرفدار اسرائیل و گروههای حامی اسرائیل در میان مردم آمریکا، محبوبیت پیدا کند.
متأسفانه مردم آمریکا بر اساس آموزههای دینیای که به آنها القا شده و تحریفهای طرفدار اسرائیل و صهیونیسم در انجیل، درباره اسرائیل شستوشوی مغزی شده و به شدت متعصب هستند. بنابراین متأسفانه ترامپ با حمایت از هر طرحی که در طرفداری از اسرائیل باشد، محبوبیت زیادی در آمریکا به دست میآورد. همین مسئله هم شاید ترامپ را وادار کند تا به توافق هستهای با ایران آسیب زیادی وارد نماید.
«جیمز متیس» به نفرت از ایرانیهای شهرت دارد. آیا انتخاب این فرد توسط ترامپ به عنوان وزیر دفاع، برای ایران هشداردهنده نیست؟
اگر من جای ایران بودم، بسیار نگران میشدم. مایکل فلین و جیمز متیس هر دو به شدت ضدایرانی و به شدت حامی اسرائیل و صهیونیسم هستند. این دو ضمناً در مورد سیاست خارجی بسیار سختگیر هستند و در خصوص خاورمیانه فوقالعاده جنگطلب و تهاجمی عمل کردهاند. اگر نظر من را میخواهید، قطعاً این افراد برای نمایندگی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و به خصوص مقابل ایران مناسب نیستند.
تمام کابینه ترامپ مملو است از افرادی که طرفدار اسرائیل و ضدایرانی هستند. بنابراین من معتقدم دوره ریاستجمهوری ترامپ برای ایران فوقالعاده خطرناک خواهد بود، و این در حالی است که این کشور متأسفانه چند دهه است که از سیاستهای جنگطلبانه و جنایتکارانه آمریکا رنج میبرد. متأسفانه من انتظار ندارم طی این سالهای آینده این روند تضعیف شود، بلکه سیاستهای اشتباه آمریکا در قبال ایران در دولت ترامپ هم ادامه خواهد داشت و گسترش پیدا خواهد کرد.